فرنجیلغتنامه دهخدافرنجی . [ ف َ رَ ] (ص نسبی ) منسوب به فرنجه که ولایتی است و جمعی از رومیان بدانجا منسوب اند. (سمعانی ). رجوع به فرنگی شود.
غرش فرنجیلغتنامه دهخداغرش فرنجی . [ غ ِ ش ِ ف َ رَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) لیره . سکه . یک فرانک . (دزی ج 2 ص 206).