فهمانیدهلغتنامه دهخدافهمانیده . [ ف َ دَ / دِ ] (ن مف ) کسی که مطلبی را بدو فهمانده باشند. || مطلبی که به کسی فهمانده شده باشد. (فرهنگ فارسی معین ).
فهماندهلغتنامه دهخدافهمانده . [ ف َ دَ / دِ ] (ن مف ) فهمانیده . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به فهمانیده شود.
فهماندهلغتنامه دهخدافهمانده . [ ف َ دَ / دِ ] (ن مف ) فهمانیده . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به فهمانیده شود.
مفهملغتنامه دهخدامفهم . [ م ُ هََ / م ُ ف َهَْ هََ ] (ع ص ) فهم کرده شده . دریافت شده . (از ناظم الاطباء). فهمانیده شده . و رجوع به افهام و تفهیم شود.
احمدلغتنامه دهخدااحمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) شاه افغان درّانی ابدالی (از 1160 تا 1187 هَ . ق .). ابوالحسن گلستانه در مجمل التواریخ آرد: احمدخان ولد زمان خان ابدالی سدوزه ای قبل از ایام سلطنت نادرشاه در دارالسلطنه ٔ هرات متوطن و [