فرهنگ فارسی عمید
۱. بهجاآورنده؛ کُنندۀ کاری.۲. (اسم) (ادبی) در دستور زبان، کلمهای که انجام فعل به آن نسبت داده میشود.۳. (اسم، صفت) [مقابلِ مفعول] انجامدهندۀ عمل جنسی با دیگری.⟨ فاعل بالجبر: (فلسفه) آنکه فعل او از روی آگاهی و اختیار است.⟨ فاعل مختار: [مقابلِ فاعل بالجبر] آن که