لغتنامه دهخدا
افتضاح . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) رسوا شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (آنندراج ) (منتهی الارب ). آشکار شدن عیوب کسی . (از اقرب الموارد). پیدا و آشکار شدن عیب یا عیوب نهانی کسی . (یادداشت بخط مؤلف ). رسوا کردن . (المصادر زوزنی ). || (اِمص ) مأخوذ از تازی ؛رسوایی . بی آبروئی . بدنامی .