قذالانلغتنامه دهخداقذالان . [ ق َ ] (ع اِ) تثنیه ٔ قذال . دو بستنگاه افسار اسب در پس پیشانی آن . (ناظم الاطباء).
قاضلیانلغتنامه دهخداقاضلیان . (اِخ ) (قازلیان ) دهی است از دهستان آختاچی بوکان بخش بوکان شهرستان مهاباد. در 9هزارگزی جنوب باختری بوکان و 5هزارگزی باختر شوسه ٔ بوکان به سقز. در جلگه واقع و هوای آن معتدل ومالاریائی است . <span cla
دوسویلغتنامه دهخدادوسوی . [ دُ ] (حامص مرکب ) دوسو. دوطرف : جبینان ؛ دو سوی پیشانی . (دهار). قذألان ؛ دو سوی قفا. (دهار). رجوع به دوسو شود.