پیوند قرابتیلغتنامه دهخداپیوند قرابتی . [ پ َ / پ ِ وَ دِ ق َ ب َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) پیوند مجاورتی . رجوع به پیوند و رجوع به پیوند مجاورتی شود.
پیوند قرابتیلغتنامه دهخداپیوند قرابتی . [ پ َ / پ ِ وَ دِ ق َ ب َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) پیوند مجاورتی . رجوع به پیوند و رجوع به پیوند مجاورتی شود.
پیامیلغتنامه دهخداپیامی . [ پ َ ] (اِخ )از شعرای هندوستان است و در عصر اکبرشاه میزیسته و قرابتی نیز با شاه داشته است . (قاموس الاعلام ترکی ).
پیوند مجاورتیلغتنامه دهخداپیوند مجاورتی . [ پ َ / پ ِ وَ دِ م ُ وِ رَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) پیوند قرابتی . نوعی پیوند در درختان و گیاهان . رجوع به پیوند شود.
سببیلغتنامه دهخداسببی . [ س َ ب َ بی ] (ص نسبی ) منسوب به سبب . آنچه به اسباب پدید آید.- قرابت سببی ؛ مقابل قرابت نسبی . قرابتی که از ولاء حاصل شود. رجوع به قرابت شود.
قرابةلغتنامه دهخداقرابة. [ق َ ب َ ] (ع اِمص ، اِ) نزدیکی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). خویشی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ج ، قرابات . (منتهی الارب ): هو ذوقرابتی ؛ او خویش من است . و نگویند هو قرابتی . (ناظم الاطباء). || رَحِم . (ناظم الاطباء). || آنقدر از آب و مانند آن که ق
متخلقلغتنامه دهخدامتخلق . [ م ُ ت َ خ َل ْ ل ِ ] (ع ص ) خلق و خوی نیک آموزنده . (آنندراج ). آموزنده ٔ خوشخوی . (ناظم الاطباء). کسی که با دیگری خوشخویی کند : و ابوالحسن موسی بن احمد مردی بس فاضل متواضع و متخلق و سهل الجانب بوده است . (تاریخ قم ص <span class="hl" dir="ltr
پیوند قرابتیلغتنامه دهخداپیوند قرابتی . [ پ َ / پ ِ وَ دِ ق َ ب َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) پیوند مجاورتی . رجوع به پیوند و رجوع به پیوند مجاورتی شود.