قراطةلغتنامه دهخداقراطة.[ ق ُ طَ ] (ع اِ) سوختگی آتش به چراغ که بباید انداخت . (مهذب الاسماء). آنچه از فتیله ٔ دماغه ٔ چراغ بریده شود هنگامی که از جرم پوشیده شود. || آنچه از کناره ٔ فتیله سوخته شود. (از اقرب الموارد).
قراتپه ٔ سرخسلغتنامه دهخداقراتپه ٔ سرخس . [ ق َ ت َپ ْ پ ِ ی ِ س َ رَ ] (اِخ ) جائی است در سرخس که آن را شیرسیل میگویند. رجوع به تاریخ غازان چ انگلستان ص 16، 24، 26، 49</spa
قراطیلغتنامه دهخداقراطی . [ ق َ طی ی ] (ص نسبی ) نسبت است به قراطة که از بلاد اندلس میباشد. (از انساب سمعانی ).