قلقلانیهلغتنامه دهخداقلقلانیه . [ ق ُ ق ُ ی َ ] (ع اِ) فاخته است . (فهرست مخزن الادویة). رجوع به ماده ٔ قبل شود.
کلکلانهلغتنامه دهخداکلکلانه . [ ک َ ک َ ن َ / ن ِ ] (اِ) کلکلانج . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : صفت کلکلانه ٔ سرد، که در این علت سود دارد بگیرند، برگ مازریون و هلیله ٔ زرد مقشر و غاریقون ... (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ، یادداشت بخط مرحوم دهخدا)
قلقلانیلغتنامه دهخداقلقلانی . [ق ُ ق ُ نی ی ] (ع اِ) پرنده ای است چون فاخته . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). نوعی از کبوتر. (آنندراج ). طایری است که مشابه فاخته است . (فهرست مخزن الادویه ).