ترجمه مقاله

قوم

qo[w]m

۱. گروهی از مردم با ویژگی‌های مشترک زبانی، تاریخی، و نژادی.
۲. خویشاوندان.
۳. [قدیمی] همسر؛ زن.

۱. اعقاب، بازمانده، تیره، خویش، خویشاوند، دودمان، طایفه، قریب، کس، منسوب، نزدیک، وابسته
۲. خلق، ملت

تیره

ترجمه مقاله