قیقاوةلغتنامه دهخداقیقاوة. [ وَ ] (ع اِ) کوزه است شبیه بلبله . || زمین درشت . قیقاءة. (منتهی الارب ).
قیقاءةلغتنامه دهخداقیقاءة. [ ءَ ] (ع اِ) زمین درشت . همزه بدل از یاء و یاء اول از واو و از اینجاست که جمع آن قواقی آید و گاهی قیاقی بر لفظ و گاهی قیق کعنب . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
کاکائولغتنامه دهخداکاکائو. [ ءُ ] (فرانسوی ، اِ) درختی از امریکای جنوبی است و اکنون در مکزیکو و امریکای مرکزی و نقاط دیگر نیز کشت میشود. بر روی شاخه های کهنه ٔاین درخت ابتدا گلهایی زرد و سپس غلافی زرد رنگ میروید و در آن غلاف تعدادی تخم میباشد. تخمهای خشک شده ٔ این درخت محصول تجارتی است و بنام ک
کاکاولغتنامه دهخداکاکاو. (اِ) نوعی از بازی باشد و آن چنان است که یک کس دستها را بر زمین گذارد و فریاد کند که «کاکاو» و حریفان دیگر از اطراف او درآمده او را در باد شلاق گیرند، او همان طریق دست بر زمین نهاده از عقب حریفان دود و به هر کس که سر پای خود را برساند او را بجای خود آورد.(برهان ) (آنندر