لغتنامه دهخدا
لهد. [ ل َ ] (ع ص ) مرد گران سنگ و ناکس کندخاطر افسرده درون بددل . || (اِ) شکافتگی سینه ٔ شتر از آسیب و مانند آن . || آماس چنبر ستور. || بیمارئی است در پای و ران مردم شبیه شکافتگی و کفتگی . || گرانی بار. (منتهی الارب ). || (مص ) گران کردن بار کسی . (تاج المصادر). گرانبار کردن