لغتنامه دهخدا
تفث . [ ت َ ف َ ] (ع اِ) چرکین و ژولیده موی گردیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || (اِ) آنچه محرم بعد از ادای حج بجا آرد از ناخن چیدن و موی ستردن و قصر بروت و مانند آن . (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء) (ازاقرب الموارد). بروت و ناخن و موی بغل