لیمودارلغتنامه دهخدالیمودار. (اِ مرکب ) درخت لیمو. || گیاهی است که در بهار از سنگ روید و بوی لیمو کند اماصحیح کلمه ، لیمو داروست . و رجوع به لیمودارو شود.
لیمودارولغتنامه دهخدالیمودارو. (اِ مرکب ) تین مکی . نباتی است کوهی که در بهاران از میان سنگها بروید و بوی لیمو کند و طبیعت آن گرم و خشک باشد و آن را به تازی وشیح خوانند. (جهانگیری ).
لیمودارولغتنامه دهخدالیمودارو. (اِ مرکب ) تین مکی . نباتی است کوهی که در بهاران از میان سنگها بروید و بوی لیمو کند و طبیعت آن گرم و خشک باشد و آن را به تازی وشیح خوانند. (جهانگیری ).