مونیتورفرهنگ فارسی معین(مُ تُ) [ انگ . ] (اِ.) 1 - دستگاهی در رایانه (کامپیوتر) برای پاییدن و مشاهدة فعالیت ها در سیستم پردازشی به منظور تحلیل های بعدی ، صفحة نمایش رایانه ، نمایش گر. 2 - (در مخابرات ) شخص یا سیستم ناظر بر محیط یا صحنه یا دستگاه ، پایش گر. (فره ).
مونترلغتنامه دهخدامونتر. [ ت ِ ] (اِخ ) از شرق شناسان دانمارک است . وی هجایی بودن خط دوم کتیبه های تخت جمشید را معلوم کرد و گفت : هر علامت نماینده ٔ یک هجاست و خط سوم ایدئوگرامی است یعنی هر علامت نماینده ٔ مفهوم یا کلمه ای است . (ایران باستان ج 1 ص <span class
مینیاتورلغتنامه دهخدامینیاتور. (فرانسوی ، اِ) نوعی نقاشی با حداکثر ظرافت و خطوط ترسیم شده باحداقل نازکی . این نوع نقاشی که در آن ریزه کاری خاص بکار میرفته است در قرون وسطی متداول بوده است . (از دایرة المعارف کیه ). نوعی نقاشی خاص مشرق زمین (مخصوصاً ایران ) و بیشتر متداول در قرن نهم اسلامی (قرن پا
منتورلغتنامه دهخدامنتور. [ م ُ ت َ وِ ] (ع ص ) آنکه جهت ازاله ٔمو نوره می کشد. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
مانیتورینگواژهنامه آزادMonitoring به معنای "آگاه بودن از وضعیت سیستم از طریق بررسی مداوم" است. واژه ی جایگزین "نظارت"
مانیتورینگواژهنامه آزادMonitoring به معنای "آگاه بودن از وضعیت سیستم از طریق بررسی مداوم" است. واژه ی جایگزین "نظارت"