مبلاسلغتنامه دهخدامبلاس . [ م ِ ] (ع ص )شتر ماده ٔ استوار گشن خواه . (منتهی الارب ) (از آنندراج ). شتر ماده استوار گشن خواه که بانگ نکند از بسیاری آرزوی گشن . (ناظم الاطباء) (از ذیل اقرب الموارد).
مبلسلغتنامه دهخدامبلس . [ م ُ ل ِ ] (ع ص ) متحیرو حیران . || اندوهگین و شکسته خاطر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). اندوهگین . (متن اللغة). || ناامید. (آنندراج ). || ساکت از غم و اندوه . (ناظم الاطباء) (از متن اللغة)
مبلصلغتنامه دهخدامبلص . [ م ُ ب َل ْ ل ِ ] (ع ص ) آنکه فراگیرد همه ٔ مال راو نگذارد چیزی . (از آنندراج ). رجوع به تبلیص شود.