متحصللغتنامه دهخدامتحصل . [م ُ ت َ ح َص ْ ص ِ ] (ع ص ) گردآرنده . (آنندراج ). یابنده و جمع کننده . (ناظم الاطباء). و رجوع به تحصل شود.
مادهلغتنامه دهخداماده . [ مادْ دَ / مادْ دِ ] (از ع ، اِ) از مادة عربی . اصل هر چیز. مایه . ج ، مواد. (غیاث ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ).- ماده ٔ الحاد ؛ اصل و ریشه ٔ کفر : ماده ٔ فساد و الحاد و کفر و عناد در