لغتنامه دهخدا
محاوتة. [ م ُ وَ ت َ ] (ع مص ) مدافعت کردن . (منتهی الارب ). مراوغه . (تاج المصادر بیهقی ). || کشتی گرفتن با کسی . (از ناظم الاطباء). دستان آوردن با کسی . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || کنکاش نمودن با یکدیگر و باهم سخن گفتن به مشورت . || وعده نمودن و آن در بیع باشد. (از منته