مخفیانهلغتنامه دهخدامخفیانه . [ م َ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ، ق مرکب ) پنهانی . بطور پوشیده و مخفی . و رجوع به مخفی و ماده ٔ قبل شود.
مخفیانهدیکشنری فارسی به انگلیسیcovertly, furtive, underground, underhand, secret, secretively, secretly, sneaking, stealthily, stealthy, surreptitious, surreptitiously, underhanded, undetected
سلاح خفتهsleeper weaponواژههای مصوب فرهنگستانسلاحی که مخفیانه در عمق خاک دشمن قرار میدهند تا در صورت ظاهر شدن هدف مورد نظر یا خطر تهدید دشمن بهطور خودکار فعال شود
مخفیانهلغتنامه دهخدامخفیانه . [ م َ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ، ق مرکب ) پنهانی . بطور پوشیده و مخفی . و رجوع به مخفی و ماده ٔ قبل شود.
مخفیانهدیکشنری فارسی به انگلیسیcovertly, furtive, underground, underhand, secret, secretively, secretly, sneaking, stealthily, stealthy, surreptitious, surreptitiously, underhanded, undetected
مخفیانهلغتنامه دهخدامخفیانه . [ م َ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ، ق مرکب ) پنهانی . بطور پوشیده و مخفی . و رجوع به مخفی و ماده ٔ قبل شود.