مرغوالغتنامه دهخدامرغوا. [ م ُ غ ُ / م َ غ ُ ] (اِ) فال بد و نفرین . (جهانگیری ) (برهان ) (آنندراج ). بدسگالی . بدخواهی . بداندیشی . تفؤل بد از پرواز مرغ . مقابل تحسین . مقابل مروا، دعای خیر و آفرین : گردد از مهر تو نفرین موالی آفر
مرغوافرهنگ فارسی عمید۱. [مقابلِ مروا] فال بد۲. نفرین: ◻︎ نفرین کند به من بردارم به آفرین / مروا کنم بدو بردارد به مرغوا (خسروانی: شاعران بیدیوان: ۱۱۲).