لغتنامه دهخدا
مشمومات . [ م َ ] (ع ص ، اِ) عطریات و چیزهای خوشبو که بوئیده شوند. (غیاث ) (آنندراج ). خوشبویها. مقابل مبصرات و مذوقات و ملموسات و مسموعات . بوئیدنیها از ریاحین و گلها و میوه و مرکبات معطر مانند بهی و سیب و ترنج و نارنج و کافور و زغفران و غالیه و جز آنها. (یادداشت مؤلف ) <sp