لغتنامه دهخدا
مقطم . [ م ُ ق َطْ طَ ] (اِخ ) کوهی است به مصر مشرف بر قرافه . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). نام کوهی به مصر در مشرق فسطاط. (دمشقی ). کوهی است مشرف بر مقبرة الفسطاط که قرافه اش خوانند و این کوهی است که از اسوان و بلاد حبش امتداد می یابد و تا سواحل نیل می رسد و در قاهره قط