لغتنامه دهخدا
کفلیز. [ ک َ ] (اِ) بمعنی کفگیر باشد که چمچه ٔ سوراخ دار است . (برهان ) (آنندراج ). کفچه که سوراخ سوراخ باشد. (ازغیاث ). مغرفه . مقدحه . مصوب . (منتهی الارب ). کپچلاز. کفچه لیز. چمچه . مذوبه . (یادداشت مؤلف ) : زین دیگ جهان یک دو سه کفلیز چو خوردی