خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ممذقر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ممذقر
لغتنامه دهخدا
ممذقر. [ م ُ ذَ ق ِرر ] (ع ص ) جغرات بریده بریده و جغرات بریده ای که چون جنبانند هموار گردد. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از آنندراج ). شیر بریده . (مهذب الاسماء). || مرد آمیخته نسب . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب المو...
-
جستوجو در متن
-
امذقرار
لغتنامه دهخدا
امذقرار. [ اِ ذِ ] (ع مص ) به آب آمیخته گردیدن شیر و خون . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). امذ قراللبن الرائب ؛ در وقتی گویند که شیر خفته یکطرف ایستد و آب یکطرف و یا آنکه با آب مخلوط گردد. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به ممذقر و منتهی الارب ...