منطقهایفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام منطقهای، محلی، کشوری، ناحیهای مسلماننشین هموطن، همولایتی دوست
منطقۀ تفتیدهheat affected zone, HAZواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از فلز پایه که ذوب نمیشود، اما خواص مکانیکی یا ریزساختار آن براثر گرمای جوش و برشکاری و لحیمکاری تغییر میکند
بررسی منطقهایregional surveyواژههای مصوب فرهنگستاننوعی بررسی گسترده که دربرگیرندۀ وضعیت کلی زیستمحیطی پیرامون یک محوطۀ باستانشناختی است
بررسی منطقهایregional surveyواژههای مصوب فرهنگستاننوعی بررسی گسترده که دربرگیرندۀ وضعیت کلی زیستمحیطی پیرامون یک محوطۀ باستانشناختی است
بمباران منطقهایcarpet bombingواژههای مصوب فرهنگستانفروریختن پیدرپی تعداد زیادی بمب در یک منطقه با محدوده مشخص، بهطوریکه به تمام قسمتها صدمه وارد شود
پدافند منطقهایarea defenseواژههای مصوب فرهنگستانپدافندی برای حفظ منطقهای خاص که در آن نیروهای دشمن به محدودهای که امکان تحرک را از آنها میگیرد کشانده میشوند و سپس با هجوم از طرفین بهکلی منهدم میشوند
تحلیل منطقهایregional analysisواژههای مصوب فرهنگستانیکی از روشهای تحلیل فضایی که براساس آن باستانشناسان تلاش میکنند چگونگی شکلگیری رفتارهای فرهنگی در یک سامانة استقراری را توضیح دهند
اِحْتَفَظَ بِوجودِه في المنطقةدیکشنری عربی به فارسیحضور خود را در منطقه حفظ کرد , در منطقه خود باقي ماند
بررسی منطقهایregional surveyواژههای مصوب فرهنگستاننوعی بررسی گسترده که دربرگیرندۀ وضعیت کلی زیستمحیطی پیرامون یک محوطۀ باستانشناختی است
بمباران منطقهایcarpet bombingواژههای مصوب فرهنگستانفروریختن پیدرپی تعداد زیادی بمب در یک منطقه با محدوده مشخص، بهطوریکه به تمام قسمتها صدمه وارد شود
پدافند منطقهایarea defenseواژههای مصوب فرهنگستانپدافندی برای حفظ منطقهای خاص که در آن نیروهای دشمن به محدودهای که امکان تحرک را از آنها میگیرد کشانده میشوند و سپس با هجوم از طرفین بهکلی منهدم میشوند
تحلیل منطقهایregional analysisواژههای مصوب فرهنگستانیکی از روشهای تحلیل فضایی که براساس آن باستانشناسان تلاش میکنند چگونگی شکلگیری رفتارهای فرهنگی در یک سامانة استقراری را توضیح دهند