لغتنامه دهخدا
مؤرج . [ م ُ ءَرْ رِ ] (اِخ ) ابن عمروبن حارث بن منیع سدوسی بصری نحوی اخباری ، از یاران خلیل و عالم به زبان و ادب عرب و حدیث و انساب بود. از محضر ابوزید انصاری کسب فیض کرد و با خلیل بن احمد مصاحبت داشت و ازشعبةبن حجاج و جز وی حدیث شنید. با مأمون به خراسان رفت . در مرو سپس د