مولاآبادلغتنامه دهخدامولاآباد. [ م َ /مُو ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش خاش شهرستان زاهدان ، واقع در 2هزارگزی جنوب خاش با 300 تن سکنه . آب آن از قنات و راه آن ماشین رو است . ساکنان از طای
برکه ملاآبادلغتنامه دهخدابرکه ملاآباد. [ ب ِ ک َ م ْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان لادیز بخش میرجاوه ٔ شهرستان زاهدان . سکنه ٔ آن 150 تن . (از فرهنگجغرافیایی ایران ج 8).
مالابدلغتنامه دهخدامالابد. [ ب ُدد ] (ع ص مرکب ، اِ مرکب ) آنچه ضروری است . آنچه از آن چاره ای نیست : و از مالابد نکاهد و در مالایعنی نیفزاید. (المعجم ). و رجوع به ماده ٔ بعد شود.
مالابد منهلغتنامه دهخدامالابد منه . [ ب ُدْ دَ م ِ ن ْ ه ْ ](ع ص مرکب ، اِ مرکب ) آنچه از آن گزیری نیست . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).