لغتنامه دهخدا
مأمورة. [ م َءْ رَ ] (ع ص ) اصل آن مُؤمَرَة است و در عبارت : خیرالمال مهرة مأمورة وسکة مأبورة، یعنی بهترین مال ، کره ٔ ماده است که برکت یافته باشد در نسل و اولاد، برای تبعیت مأبورة؛ مأمورة خوانند و یا بر اصل خود از نصر که لغت غیرفصیح است . (از منتهی الارب ). مأمورة در