لغتنامه دهخدا
مستکبر. [ م ُ ت َ ب ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از استکبار. بزرگ و عظیم یابنده چیزی را. (ازاقرب الموارد). ج ، مستکبرون و مستکبرین . رجوع به استکبار شود. || دارای کبریاء. (از اقرب الموارد). گردنکش و متکبر و مغرور. (غیاث ) : ز مستکبران دلاور مترس از آن