خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نادرویش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
نادرویش
/nādarviš/
معنی
۱. آنکه درویش نباشد.
۲. کسی که درویش باشد اما خلاف اصول درویشی عمل کند.
۳. آنکه با رفیقان و دوستان خود برخلاف مرّوت و انصاف رفتار کند.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. ناصوفی
۲. نالوطی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
نادرویش
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) nādarviš ۱. آنکه درویش نباشد.۲. کسی که درویش باشد اما خلاف اصول درویشی عمل کند.۳. آنکه با رفیقان و دوستان خود برخلاف مرّوت و انصاف رفتار کند.
-
نادرویش
واژگان مترادف و متضاد
۱. ناصوفی ۲. نالوطی
-
نادرویش
لغتنامه دهخدا
نادرویش . [ دَرْ ] (ص مرکب ) آن که درویش نباشد. (ناظم الاطباء). || آن که زهد و درویشی را به خود نسبت دهد ولی قلباً درویش نباشد. زاهد دروغی . (ناظم الاطباء) : اعتقادی بنما و بگذر بهر خداتا ندانی که در این خرقه چه نادرویشم . حافظ.|| نارفیق .
-
نادرویش
فرهنگ فارسی معین
(دَ) (ص .) (عا.) ناجوانمرد، نارفیق .
-
واژههای مشابه
-
درویش و نادرویش
فرهنگ گنجواژه
متضاد.
-
جستوجو در متن
-
نالوطی
لغتنامه دهخدا
نالوطی . (ص مرکب ) در تداول ، آنکه لوطی گری ندارد. که آئین رفاقت نداند. که نارو میزند. نارفیق . نادرویش . ناجوانمرد.