ناچسپانلغتنامه دهخداناچسپان . [ چ َ ] (نف مرکب ) ناچسب . نامناسب . نالایق . ناشایسته . بی لیاقت . (ناظم الاطباء).
نیاسانلغتنامه دهخدانیاسان . (اِخ ) دهی است جزء دهستان سیارستاق ییلاقی بخش رودسر شهرستان لاهیجان . در 52 هزارگزی رودسر و 16 هزارگزی جنوب شرقی سی پل ، در منطقه ٔ کوهستانی سردسیری واقع است و 180 ت
ناسانیدیکشنری فارسی به انگلیسیdifference, differential, disparity, dissimilarity, distinction, variance
روشناسانلغتنامه دهخداروشناسان . [ ش ِ ](ن مف مرکب ، اِ مرکب ) مردمان مشهور و معروف . || کنایه از ستارگان . (برهان قاطع) (آنندراج ). باین معنی ظاهراً مصحف روشنان است و روشنان مطلق ستارگان و غالباً ثوابت را گویند. (گاه شماری ص 334 از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). رج
شناسانلغتنامه دهخداشناسان . [ ش ِ ] (اِمص ) بیان و تفسیر و تعریف . || اشتهار. || اعلام . (ناظم الاطباء).
منازل شناسانلغتنامه دهخدامنازل شناسان . [ م َ زِ ش ِ ] (اِ مرکب ) آنان که منازل را شناسند. شناسنده ٔ منزلها. و رجوع به منازل شود. || کنایه از عارفان و مجردان باشد و ایشان را منزل شناسان هم می گویند. (برهان ) (آنندراج ). عارفان و مجردان . (ناظم الاطباء) : سلاطین عزلت گدایان