لغتنامه دهخدا
نادب . [ دِ ] (ع ص ) اسم فاعل از ندب . (اقرب الموارد). رجوع به ندب شود. || آن که می گرید بر مرده و محاسن او را برمیشمرد. (از اقرب الموارد). نوحه سرای . نوحه گر. که بر مرده گریه و زاری و نوحه سرائی میکند. || کسی که میخواند کسی را به کاری و برمی انگیزاند او را به امری . (از اقر