نامتعارففرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام ارف، کنارگذاشتهشده[عرف]، دور ازعرفوعادت، غریب، نامتداول، نامرسوم، نارایج، مهجور، نامرعی، گذشته موقوف، حرام آب نکشیده
جنگ نامتعارفunconventional warfare, UW 1واژههای مصوب فرهنگستانطیف وسیعی از عملیات نظامی و شبهنظامی درازمدت که نیروهای بومی معمولاً غیرنظامی آن را به انجام میرسانند و سازماندهی و آموزش و تجهیز و پشتیبانی و هدایت آن بر عهدۀ نیروهای خارجی است
سوگ نامتعارفdisenfranchised griefواژههای مصوب فرهنگستانسوگی که جامعه یا بخشهایی از آن انتظار آن را ندارد یا حتی اجازۀ ابراز آن را نمیدهد متـ . سوگ نهان hidden grief
نیروهای جنگ نامتعارفunconventional warfare forcesواژههای مصوب فرهنگستاننیروهایی که از توانمندی لازم برای جنگ نامتعارف برخوردارند
جنگ نامتعارفunconventional warfare, UW 1واژههای مصوب فرهنگستانطیف وسیعی از عملیات نظامی و شبهنظامی درازمدت که نیروهای بومی معمولاً غیرنظامی آن را به انجام میرسانند و سازماندهی و آموزش و تجهیز و پشتیبانی و هدایت آن بر عهدۀ نیروهای خارجی است
سوگ نامتعارفdisenfranchised griefواژههای مصوب فرهنگستانسوگی که جامعه یا بخشهایی از آن انتظار آن را ندارد یا حتی اجازۀ ابراز آن را نمیدهد متـ . سوگ نهان hidden grief
نیروهای جنگ نامتعارفunconventional warfare forcesواژههای مصوب فرهنگستاننیروهایی که از توانمندی لازم برای جنگ نامتعارف برخوردارند
جنگ نامتعارفunconventional warfare, UW 1واژههای مصوب فرهنگستانطیف وسیعی از عملیات نظامی و شبهنظامی درازمدت که نیروهای بومی معمولاً غیرنظامی آن را به انجام میرسانند و سازماندهی و آموزش و تجهیز و پشتیبانی و هدایت آن بر عهدۀ نیروهای خارجی است
سوگ نامتعارفdisenfranchised griefواژههای مصوب فرهنگستانسوگی که جامعه یا بخشهایی از آن انتظار آن را ندارد یا حتی اجازۀ ابراز آن را نمیدهد متـ . سوگ نهان hidden grief
نیروهای جنگ نامتعارفunconventional warfare forcesواژههای مصوب فرهنگستاننیروهایی که از توانمندی لازم برای جنگ نامتعارف برخوردارند