نامخروبلغتنامه دهخدانامخروب . [ م َ ] (ص مرکب ) دایر. آباد. معمور. غیرمخروب . که ویران و خراب نیست .
آزمایش نامخربnon-destructive testingواژههای مصوب فرهنگستانآزمونی برای واپایش کیفیت که در طی آن آسیب یا تغییری در آزمودنی ایجاد نمیشود