نامسمیلغتنامه دهخدانامسمی . [ م ُ س َم ْ ما] (ص مرکب ) بدون مسمی . بی مسمی . رجوع به مسمی شود.- اسم نامسمی ؛ نامی که مفهوم لغوی آن با دارنده ٔ اسم تطبیق نکند.
نامسموعلغتنامه دهخدانامسموع . [ م َ ] (ص مرکب ) آنچه شنیده نمیشود. شنیده ناشده . || نامقبول . آنچه پذیرفته نمی گردد. آنچه مقبول نمی گردد.(ناظم الاطباء). ناشنونده . اجابت ناشده . غیرمستجاب .