نامیزهسازemulsifier, disperserواژههای مصوب فرهنگستانهر عاملی که موجب پایداری یک نامیزه شود متـ . عامل نامیزهساز emulsifying agent
سس پنیرcheese sauceواژههای مصوب فرهنگستانهریک از انواع سسهای سفید طعمدارشده با پنیر که عمدتاً برای پوشش دادن برخی از غذاها مانند نیرشته یا ماهی، به کار میرود
نامیزهemulsionواژههای مصوب فرهنگستاننوعی کلوئید مایعدرمایع که در آن ذرههای یک مایع در مایع دیگر به حالت تعلیق پراکنده باشد
چربمایۀ مایعfluid shorteningواژههای مصوب فرهنگستاننوعی چربمایه حاوی نامیزهساز و مقدار کمی چربی که میتوان آن را انبار و تلمبه کرد
جانشین پنیرcheese substituteواژههای مصوب فرهنگستانفراوردهای شبیه به پنیر که با جانشین کردن چربی کره با نوعی مادۀ پروتئینی و افزودن نمکهای نامیزهساز تهیه میشود
پخشینۀ پنیرcheese spreadواژههای مصوب فرهنگستانفراوردهای تهیهشده از پنیر و دیگر فراوردههای لبنی و احیاناً نامیزهساز که ازنظر بافت شبیه به کره است و بهصورت لایهای بر روی نان مالیده میشود
نامیزهسازیemulsificationواژههای مصوب فرهنگستانفرایند پراکنش یک مایع در مایعی که با آن امتزاجناپذیر است