خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نانویس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
نانویس
/nanevis/
معنی
نانوشته؛ نوشتهنشده؛ ازقلمافتاده.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
نانویس
لغتنامه دهخدا
نانویس . [ ن ِ ] (ن مف مرکب ) نوشته نشده . از قلم افتاده : چند قلم نانویس داریم . || ثبت ناشده . روی کاغذ نیامده : حساب نانویس . قلم های نانویس حسابی . || (نف مرکب ) نانویسنده .که نمی نویسد: قلم نانویس ؛ که در نوشتن روان نیست .
-
نانویس
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] nanevis نانوشته؛ نوشتهنشده؛ ازقلمافتاده.
-
جستوجو در متن
-
نویس
لغتنامه دهخدا
نویس . [ ن ِ ] (ریشه ٔ فعل ) ریشه ٔ مضارع فعل نوشتن است و در صرف وجه مضارع و امر به کار رود: نویس . بنویس . می نویسم . || (ن مف ) به صورت مزید مؤخر به معنی «نوشت » در ترکیبات ذیل مستعمل است : بارنویس . بیرون نویس . پانویس . پاک نویس . پیش نویس . خار...