نخروبلغتنامه دهخدانخروب . [ ن ُ ] (ع اِ) شکاف سنگ و سوراخ هر چیزی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || خانه ٔزنبور آماده و مهیا برای عسل . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). ج ، نخاریب . رجوع به نخاریب شود.
نخاریبلغتنامه دهخدانخاریب . [ ن َ ] (ع اِ) ج ِ نخروب . رجوع به نخروب شود. || نخاریب النحل ؛ لانه های مومین زنبورعسل . (از المنجد). رجوع به نخروب شود.
نخاریبلغتنامه دهخدانخاریب . [ ن َ ] (ع اِ) ج ِ نخروب . رجوع به نخروب شود. || نخاریب النحل ؛ لانه های مومین زنبورعسل . (از المنجد). رجوع به نخروب شود.
کوژانولغتنامه دهخداکوژانو. (اِ مرکب ) هر یک از سوراخهای نحل . کُواره . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). نخروب . (مهذب الاسماء) (یادداشت ایضاً): خمیر انبخان ؛ خمیری کوژانو شده ؛ یعنی چون خانه ٔ زنبور شده . (مهذب الاسماء) (یادداشت ایضاً). و رجوع به کوژ شود.