نفحانلغتنامه دهخدانفحان . [ ن َ ف َ ] (ع مص ) نفح . نفاح . نفوح . (متن اللغة) (المنجد). رجوع به نَفح شود.
تحلیل ذینفعانstakeholder analysisواژههای مصوب فرهنگستانتحلیلی که در آن نفوذ و قدرت و ویژگی ذینفعان و تأثیرات آنها بر هم و بر موضوع موردنظر بررسی میشود
نفیانلغتنامه دهخدانفیان . [ ن َ ف َ ] (ع اِ) خاک و گرد گردآمده ازباد در بنهای درختان . || رشاشه ٔ باران و آنچه پرد از قطرات باران . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
نفاحلغتنامه دهخدانفاح . [ ن ُ ] (ع مص ) نفح . نفحان . (منتهی الارب ) (متن اللغة) (اقرب الموارد). نفوح . (متن اللغة). رجوع به نَفح شود.