ننیوشیدنلغتنامه دهخداننیوشیدن . [ ن َ دَ / ن َن ْ دَ] (مص منفی ) مقابل نیوشیدن . رجوع به نیوشیدن شود.
ننوشیدنلغتنامه دهخداننوشیدن . [ ن َ دَ ] (مص منفی ) ننیوشیدن . مخفف ننیوشیدن است .(یادداشت مؤلف ). رجوع به نیوشیدن شود : تو چه دانی تا ننوشی قالشان زآنکه پنهان است بر تو حالشان . مولوی .|| مقابل نوشیدن . نیاشامیدن .
ننوشیدنلغتنامه دهخداننوشیدن . [ ن َ دَ ] (مص منفی ) ننیوشیدن . مخفف ننیوشیدن است .(یادداشت مؤلف ). رجوع به نیوشیدن شود : تو چه دانی تا ننوشی قالشان زآنکه پنهان است بر تو حالشان . مولوی .|| مقابل نوشیدن . نیاشامیدن .