لغتنامه دهخدا
نهمة. [ ن َ م َ ] (ع اِ) حاجت . نیاز. (منتهی الارب ) (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). || شهوة در چیزی . (از متن اللغة).بلوغ همت و خواهش در چیزی . (از اقرب الموارد). || آوازی که بدان شتر را زجر کنند. (منتهی الارب ). || بانگ : نهمةالاسد؛ بانگ شیر. نهمةالرجل کذلک . (منتهی الارب