نیکخواهیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی اهی، خیرخواهی، حسن نیت، کمککاری، احسان، نیکویی، خوبی، خدمتگزاری، مودت، مهربانی مرحمت، لطف، منت، نواخت، التفات، عنایت، تفضل، الطاف، مهربانیها، خوبیها، توجهات، عنایات بیضرری، بیگناهی، عشق ملایمت، ملاطفت، عطوفت، رأفت، دلسوزی، دلنازکی، شفقت، آسانگیری، بشردوستی، نوعپروری،
نیکخواهفرهنگ مترادف و متضادخوشفطرت، خیراندیش، مصلح، نیکدل، نیکسرشت، نیکسگال، نیکفطرت، نیکنفس ≠ بدخواه
نقخةلغتنامه دهخدانقخة. [ ن َ ق َ خ َ ] (ع ص ) ناقة نقخة؛ شتر ماده ٔ گران رفتار از فربهی . (منتهی الارب ) (آنندراج )(ناظم الاطباء) (از متن اللغة) (از اقرب الموارد).
بدسگالیفرهنگ مترادف و متضادبداندیشی، بدخواهی، بدسرشتی، بدگویی، بدنهادی، دشمنی، بدنفسی ≠ نیکنهادی، نیکخواهی، نیکاندیشی