هبرکللغتنامه دهخداهبرکل . [ هََ ب َ ک َ ] (ع ص ) جوان خوب اندام نیکوتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). جوان نیکوتن . (اقرب الموارد) (معجم متن اللغة).
خوب انداملغتنامه دهخداخوب اندام . [ اَ ] (ص مرکب ) خوش اندام . آنکه اندام نیکو دارد. نیکوقالب . خوش کالبد: هَبَرْکَل ؛ جوان خوب اندام . (منتهی الارب ).