امبرولغتنامه دهخداامبرو. [ اَ ب ِ ] (اِ) در شفارود امرود را گویند. (از جنگل شناسی ، تألیف کریم ساعی ص 238). گلابی . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به امبرود و امرود و گلابی شود.
همبروواژهنامه آزاددهی است از دهستان بالای شهر مرودشت دراستان فارس که ١٨٠ تن سکنه دارد. اب آن از قنات و محصول عمده اش غله و خشکبار است. (مرودشت) همبرگر؛ نوعی غذای گوشتی گرد و بزرگ تر از کتلت که معمولاً به شکل ساندویچ خورده می شود.