لغتنامه دهخدا
تهمتن . [ ت َ هََ ت َ ] (ص مرکب ) مردم قوی جثه و شجاع و بی نظیر را نیز گویند چه معنی ترکیبی این لغت بی همتاتن است ؛ یعنی تنی که عدیل و نظیر نداشته باشد. (برهان ). از«تهم » + «تن » به معنی دارنده ٔ بدن قوی . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). قوی . نیرومند. شجاع . دلیر. (فرهنگ فارسی معی