یامیدسلغتنامه دهخدایامیدس . [ دِ ] (اِخ ) پسر آپولو که یامُس نام داشت و یونانیان وی را یامیدس می خوانده اند. (تمدن قدیم فوستل دوکولانژ، ترجمه ٔ نصراﷲ فلسفی ص 514).
امدشلغتنامه دهخداامدش . [ اَ دَ ] (ع ص ) مرد خرد. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || مرد سست دست . (منتهی الارب ). آنکه عصب دست وی سست بود با اندکی گوشت . (از تاج المصادر بیهقی ) (از اقرب الموارد). || لاغر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد)
ابن حمدیسلغتنامه دهخداابن حمدیس . [ اِ ن ُ ح َ ] (اِخ ) ابومحمد عبدالجباربن ابی بکر (447-527 هَ .ق .). شاعر عرب . در سرقوسه (سیراکوز) واقع در جزیره ٔ صقلیه (سیسیل ) متولد شد و از آغاز کودکی شعر میسرود. هنگام تسلط نرماندیها بر جزیر
تماس همدیسconformal contactواژههای مصوب فرهنگستانتماس نیمرخ چرخ و لبۀ داخلی تاج ریل در هنگامی که شعاع آنها در تماسگاه تقریباً یکسان باشد
تماس همدیسconformal contactواژههای مصوب فرهنگستانتماس نیمرخ چرخ و لبۀ داخلی تاج ریل در هنگامی که شعاع آنها در تماسگاه تقریباً یکسان باشد
نگاشت شبههمدیسquasi-conformal mappingواژههای مصوب فرهنگستانتعمیمی از مفهوم نگاشت همدیس که در مقایسه با آن انحراف کراندار یا دگرشکلیِ کرانداری در شکلها ایجاد میکند
تماس ناهمدیسnon-conformal contactواژههای مصوب فرهنگستانتماس نیمرخ چرخ و لبۀ داخلی تاج ریل هنگامیکه شعاع آنها در تماسگاه مشابه هم نباشد
تماس همدیسconformal contactواژههای مصوب فرهنگستانتماس نیمرخ چرخ و لبۀ داخلی تاج ریل در هنگامی که شعاع آنها در تماسگاه تقریباً یکسان باشد
نگاشت شبههمدیسquasi-conformal mappingواژههای مصوب فرهنگستانتعمیمی از مفهوم نگاشت همدیس که در مقایسه با آن انحراف کراندار یا دگرشکلیِ کرانداری در شکلها ایجاد میکند
نگاشت همدیسconformal mappingواژههای مصوب فرهنگستانیک تابع مختلط تحلیلی که اندازه و جهت زاویه را حفظ میکند