همپالغتنامه دهخداهمپا. [ هََ ] (اِخ ) دهی است از بخش ترک شهرستان میانه که 34 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3).
همپالغتنامه دهخداهمپا. [ هََ ] (اِخ ) دهی است از بخش تکاب شهرستان مراغه که 879 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه ها و محصول عمده اش غله ، بادام ، حبوب و کرچک و کاردستی مردم گلیم بافی است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
پرتوِ گاماgamma rayواژههای مصوب فرهنگستاننوعی تابش الکترومغناطیسی پرانرژی و پرنفوذ که معمولاً در واپاشی پرتوزا گسیل میشود
گسیل گاماgamma emissionواژههای مصوب فرهنگستانفرایندی که در آن هستههای اتمی با بیرون فرستادن تابش الکترومغناطیسی پرانرژی، بهصورت پرتو گاما، از حالت برانگیخته به حالتی با انرژی کمتر نزول میکنند
همپایهفرهنگ فارسی عمید۱. کسی که با دیگری در یک درجه و پایه باشد.۲. دو نفر که دارای شغل و مقام نظیر هم باشند.
همپارisomerواژههای مصوب فرهنگستانچند جسم شیمیایی که ترکیبدرصد و وزن مولکولی یکسان داشته باشند، اما ساختار آنها متفاوت باشد
بیشفرمانگیریoversteerواژههای مصوب فرهنگستانوضعیتی که در آن تایرهای عقب، به جای حرکت همپا با تایرهای جلو، بهسمت بیرون خم جاده حرکت میکنند
تکابلغتنامه دهخداتکاب . [ ت َ ] (اِخ ) یکی از بخشهای شهرستان مراغه است که در جنوب خاوری این شهرستان واقع است . کوهستانی و معتدل است و از دو دهستان بنام حومه ٔ تکاب و احمدآباد که شامل 78 آبادی بزرگ و کوچک است تشکیل یافته و جمع سکنه ٔ آن به اضافه سکنه ٔ قصبه ٔ
جفت شدنلغتنامه دهخداجفت شدن . [ ج ُ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) جماع کردن حیوان نر و ماده . (نظام ). جماع . (غیاث ). مباشرت کردن . (آنندراج ). فراهم آمدن زن و مرد یا نر و ماده ٔ هر حیوان به منظور تمتع جنسی . همخوابگی . آرمیدن حیوان نرینه با مادینه . || زن و شوهر شدن . برگزیدن زن مردی را به شوهری . برگزی
جفتلغتنامه دهخداجفت . [ ج ُ ] (ص ، اِ) زوج . مقابل فرد. (برهان ). ضد طاق . (انجمن آرا). هر عددی که نصف صحیح دارد مثل دو و چهار و شش و مقابل آن تا و طاق است مثل یک و سه و پنج . (فرهنگ نظام ). زکا. (ناظم الاطباء). شَفع. (ترجمان القرآن ). شفع مقابل وَتر. (تاج العروس ). دوگان . دوگانه . دوتای .
همپایهفرهنگ فارسی عمید۱. کسی که با دیگری در یک درجه و پایه باشد.۲. دو نفر که دارای شغل و مقام نظیر هم باشند.
رایانۀ همپاsimultaneous computer 1واژههای مصوب فرهنگستانرایانهای که برای پشتیبانی رایانهای دیگر به کار میرود و در صورت بروز خرابی در رایانۀ اصلی میتواند جانشین آن شود
اختلال همپاescort jammingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی اختلال که هواگرد دارای تجهیزات پیچیده برای حفاظت از دیگر هواگردها ایجاد میکند