هنرهای تزیینیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی تزیینی، باغسازی، آرشیتکتور، دکوراسیون داخلی، مجسمهسازی، هنرنقاشی گلسازی، منبت کاری، خاتمکاری، تذهیب، مطلاسازی، نقرهکاری، افشانزنی، مقرنسکاری، مشبککاری، معرقکاری، ترصیع هنرهای آرایشی
کنسرواتوآرفرهنگ فارسی معین(کُ س تُ) [ فر. ] (اِ.) مدرسه ای که در آن جا موسیقی تأتر و هنرهای نمایشی را تدریس می کنند.
کنسرواتوارلغتنامه دهخداکنسرواتوار. [ ک ُ س ِرْ ] (فرانسوی ، اِ) مدرسه ای که در آنجا موسیقی ، تئاتر و هنرهای نمایشی را تدریس کنند. (فرهنگ فارسی معین ).
نمایش 3theatre 2, play 3, drama 1واژههای مصوب فرهنگستان[عمومی] اجرای زندۀ نمایشنامه [هنرهای نمایشی] بیان رشتهرویدادهایی داستانگونه براساس ضوابطی معین در برابر تماشاگران با استفاده از گفتار و حرکات چهره و بدن