خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هنرپیشه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
هنرپیشه
/honarpiše/
معنی
۱. هنرمند.
۲. کسی که در یکی از فنون هنری، مانند نقاشی، موسیقی، یا تئاتر استاد باشد.
۳. کسی که در سینما، تئاتر، یا آثار تلویزیونی بازی میکند؛ آرتیست.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
آرتیست، بازیگر، ستاره، مقلد، هنرمند
دیکشنری
actor, artist, artiste, performer, player, star
-
جستوجوی دقیق
-
هنرپیشه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) honarpiše ۱. هنرمند.۲. کسی که در یکی از فنون هنری، مانند نقاشی، موسیقی، یا تئاتر استاد باشد.۳. کسی که در سینما، تئاتر، یا آثار تلویزیونی بازی میکند؛ آرتیست.
-
actor 3, actress 2
هنرپیشه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای نمایشی] فردی که نقش سینمایی اجرا میکند متـ . بازیگر 2
-
هنرپیشه
واژگان مترادف و متضاد
آرتیست، بازیگر، ستاره، مقلد، هنرمند
-
هنرپیشه
لغتنامه دهخدا
هنرپیشه . [ هَُ ن َ ش َ / ش ِ ] (ص مرکب ) هنرمند : هنرپیشه آن است کز فعل نیک سر خویش را تاج ، خودبرنهد. ناصرخسرو.هنرپیشه فرزنداستاد اوکه همدرس او بود و همزاد او. نظامی .بدان خوبروی هنرپیشه دادهنرپیشه را دل به اندیشه داد. نظامی .هنرپیشه راپیش خواند او...
-
هنرپیشه
فرهنگ فارسی معین
( ~. ش ) (ص .)1 - هنرمند. 2 - بازیگر تئاتر یا سینما.
-
هنرپیشه
دیکشنری فارسی به انگلیسی
actor, artist, artiste, performer, player, star
-
هنرپیشه
دیکشنری فارسی به عربی
فنان , لاعب , ممثل
-
واژههای مشابه
-
بازی (هنرپیشه)
دیکشنری فارسی به انگلیسی
performance
-
عالی (هنرپیشه)
دیکشنری فارسی به انگلیسی
stellar
-
برجسته (هنرپیشه)
دیکشنری فارسی به انگلیسی
stellar
-
کمکی (هنرپیشه)
دیکشنری فارسی به انگلیسی
supporting
-
هنرپیشه (زن)
دیکشنری فارسی به انگلیسی
actress
-
هنرپیشه باتجربه
دیکشنری فارسی به انگلیسی
trouper
-
هنرپیشه برگزیدن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
cast