هواصداهاaerophonesواژههای مصوب فرهنگستانردهای از سازها که تولید صدا در آنها با ارتعاش هوا صورت میگیرد
هواصداهای آزادfree aerophonesواژههای مصوب فرهنگستانخانوادهای از هواصداها که تولید صدا در آنها با به ارتعاش درآوردن هوای محیط صورت میگیرد
هواسیدهلغتنامه دهخداهواسیده . [ هََ دَ / دِ ] (ن مف / نف ) لبی را گویند که خون آن کم شده و خشک گردیده و گندمگون شده باشد. (برهان ).
هواصداهای آزادfree aerophonesواژههای مصوب فرهنگستانخانوادهای از هواصداها که تولید صدا در آنها با به ارتعاش درآوردن هوای محیط صورت میگیرد
زبانۀ سادهsingle reedواژههای مصوب فرهنگستاننوعی زبانۀ زنشی واحد در برخی از هواصداها که براثر ارتعاش آن صدا تولید میشود
زبانه 3reedواژههای مصوب فرهنگستانتیغهای باریک و انعطافپذیر در برخی از هواصداها که با جریان هوا به ارتعاش درمیآید و موجب تولید صدا میشود
سازهای بادیwind instrumentsواژههای مصوب فرهنگستانخانوادهای از هواصداها که در آنها با به ارتعاش درآوردن هوای درون ساز ازطریق دَم یا بازدَم صدا ایجاد میشود
هواصداهای آزادfree aerophonesواژههای مصوب فرهنگستانخانوادهای از هواصداها که تولید صدا در آنها با به ارتعاش درآوردن هوای محیط صورت میگیرد