خودصداهاidiophonesواژههای مصوب فرهنگستانردهای از سازها که تولید صدا در آنها با ارتعاش بدنۀ ساز صورت میگیرد
خودصداهای بَرکوبشیpercussion idiophonesواژههای مصوب فرهنگستانخانوادهای از خودصداها که در آنها برای تولید صدا بر عامل مرتعششونده ضربه وارد میکنند
خودصداهای تکانهایshaken idiophonesواژههای مصوب فرهنگستانخانوادهای از خودصداها که با تکان دادن آنها صدا تولید میشود
خودصداهای خراشهایscraped idiophonesواژههای مصوب فرهنگستانخانوادهای از خودصداها که در آن با خراش دادن بدنۀ دندانهای ساز صدا ایجاد میشود
خودصداهای زخمهایplucked idiophonesواژههای مصوب فرهنگستانخانوادهای از خودصداها که در آنها با زخمه زدن با انگشت یا مضراب بر عامل مرتعششونده صدا ایجاد میشود
خودصداهای سایشیfriction idiophonesواژههای مصوب فرهنگستانخانوادهای از خودصداها که در آنها با ساییدن عامل مرتعششونده یا بدنۀ ساز صدا تولید میشود
خودصداهای بَرکوبشیpercussion idiophonesواژههای مصوب فرهنگستانخانوادهای از خودصداها که در آنها برای تولید صدا بر عامل مرتعششونده ضربه وارد میکنند
خودصداهای تکانهایshaken idiophonesواژههای مصوب فرهنگستانخانوادهای از خودصداها که با تکان دادن آنها صدا تولید میشود
خودصداهای خراشهایscraped idiophonesواژههای مصوب فرهنگستانخانوادهای از خودصداها که در آن با خراش دادن بدنۀ دندانهای ساز صدا ایجاد میشود
خودصداهای زخمهایplucked idiophonesواژههای مصوب فرهنگستانخانوادهای از خودصداها که در آنها با زخمه زدن با انگشت یا مضراب بر عامل مرتعششونده صدا ایجاد میشود
خودصداهای سایشیfriction idiophonesواژههای مصوب فرهنگستانخانوادهای از خودصداها که در آنها با ساییدن عامل مرتعششونده یا بدنۀ ساز صدا تولید میشود
کاساتpercussion vessels, vesselsواژههای مصوب فرهنگستاندستهای از خودصداها که دارای یک یا چند ظرف سفالی یا فلزیِ عمدتاً کاسهای یا کوزهایشکل هستند
سازهای کوبهایpercussion instrumentsواژههای مصوب فرهنگستانسازهایی، غالباً از پوستصداها یا خودصداها، که در آنها با ضربه زدن یا کوبیدن مستقیم بر عامل مرتعششونده صدا تولید میشود
جغجغههاrattlesواژههای مصوب فرهنگستاندستهای از خودصداها که با تکان دادن آنها و برخورد اشیایی از قبیل مهره یا دانه به داخل یا خارج بدنۀ ساز، صدا تولید میشود
سِنجcymbals/ cymbalواژههای مصوب فرهنگستانسازی از خانوادۀ خودصداها، معمولاً بدون امکان تولید بسامدهای معین و اغلب متشکل از یک جفت صفحۀ فلزی بشقابی که در مرکز برآمدگی دارد متـ . جفتسِنج clash cymbals
خودصداهای بَرکوبشیpercussion idiophonesواژههای مصوب فرهنگستانخانوادهای از خودصداها که در آنها برای تولید صدا بر عامل مرتعششونده ضربه وارد میکنند
خودصداهای تکانهایshaken idiophonesواژههای مصوب فرهنگستانخانوادهای از خودصداها که با تکان دادن آنها صدا تولید میشود
خودصداهای خراشهایscraped idiophonesواژههای مصوب فرهنگستانخانوادهای از خودصداها که در آن با خراش دادن بدنۀ دندانهای ساز صدا ایجاد میشود
خودصداهای زخمهایplucked idiophonesواژههای مصوب فرهنگستانخانوادهای از خودصداها که در آنها با زخمه زدن با انگشت یا مضراب بر عامل مرتعششونده صدا ایجاد میشود
خودصداهای سایشیfriction idiophonesواژههای مصوب فرهنگستانخانوادهای از خودصداها که در آنها با ساییدن عامل مرتعششونده یا بدنۀ ساز صدا تولید میشود